دیشب افطار مهمون داشتیم ۱۰ نفر بودن قرار بود مامان بابام بیان چون بودن مغازه و شلوغ شد نتونستن بیان بخاطر شب عید...منم گفتم غذا زیاده میبرم براشون چون مهمونا قرار بود خیلی زود برن...بعد مادرشوهرم کلی غذا کشید برای خودش یعنی در حدی ک ۲ تا بشقاب گرفت من همون اول فهمیدم میخواد چ کنه....چون قبلا دیدم از این کارا کرد....۱ بشقاب رو خورد یکی دیگه رو گفت بپیج برام ببرم سحر بخورم....خب چرا؟؟؟من مگ سحر دعوتت کرده بودم؟؟یعنی خودمون بلد نیستیم بخوریم؟؟چیکار کنم باهاش؟همیشه همینه....انقدر هم کنجکاوه میاد همون اول چک میکنه ک غذا چقدره.....دیگ غذا نموند ببرم واسه مامانم اینا....میدونم مادره و حق داره و زحمت کشیده....ولی این اصلا درست نیست....
تمام خاندان شوهرم همینن هم میخورن هم میبرن..من همیشه پیشتر درس میکنم
البته اندازه ۱ بشقاب موند ک دیگ دیدم خیلی کمه گذاشتم تو یخچال بمونه
کارش که زشته ولی خب کاری هم نمیتونی بکنی
عزیزم کارش زشته، ولی شما فکر کن همشو همونجا خورده
به دل نگیر
میگفتی فعلا اینو میخوام بفرستم برای مادرم چون بهش قول دادم.
برای سحر شما میپزم
اشکال نداره مهمونه دیگه عوضش ثواب کردی
بنده خداسختش بود سحری درسته کنه
باید قبل کشیدن غذا سهم پدر مادرتو جدا میکردی میزاشتی کنار میگفتی اینو واس اونا گذاشتم
الآنم دیگ خوبیت نداره این حرف ی بشقاب غذا ک دیگ این حرفارو نداره
خب لابد سحری براش سخت بوده هیچی نداشته باشه وقتی افطار رو مهمون بوده و طبیعتا غذا نداشته
به نظرم وقتی غذات در حد همین یکی دو تا بشقاب اضافه میومده یعنی کم گذاشته بودی و مثلا الان اگر خونوادت اومده بودن، غذا کم میومد یعنی ؟
منم مهمونیام کلیه و البته غذا زیاده اما همینجوری بعضیا غذا رو به دست میگیرمد به هرکی میخوان میدن یبار خودم واستادم بالاسر غذام اول اول برداشتم گذتشتم کنار برا هرکی میخواستم
وای مادر شوهرت فقط به فکر خودشه؟😐 غذا برا خودش میبره بقیه خانواده ش چی؟ شوهری دختر پسری…
ولش کن بابا خودتو ناراحت نکن.هر وقت شرایطت جور بود مادرپدرتو دعوت کن.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
