خواستگاریم نیومدن . ما عروسیمونم گرفتیم اینا عین خیالشون نیوند حتی ی تبریکم نگفتن ...الان بعد از ۲ سال مادرش میخواد زنگ بزنه ب من دعوتم کنه خونش ک من برم خونشون .. الان من باید برم واقعا؟؟؟؟ شوهرم خودشو داره پاره میکنه ک برم
برو شاید پشیمون شدن
برو دنیا خیلی بی ارزشه عمر هم زود میگذره
نرو حداقل واسه دفعه اول که دعوت شدی نرو بفهمن ناراحتی دفعه های بعدی دعوت کرد برو دعوت هم نکرد به درک بهتر
خوب اونم همین قدمی که برداشته ؛ قدمه بزرگیه که کوتاه اومده. به شوهرت بگو چون خیلی دوست دارم به خاطر تو باشه( با ناز 😄
ببین سرش منت بزار بگو بخاطر تو میام چون برام مهمی .بگو ببینم اونا برا پسرشون که تو باشی چکار میکنن.دیر برو زود بیا خیلی خیلی رسمی برخورد کن
دیگه یه زمانی یه ناریخی باید برسه که آشتی کنید الان موقع شه
جاری منم پدر شوهرم یهو با خانواده عروسش که عقد بودن بد شد با پسرشم بد شد حتی نزاشت توی خونه پدرشوهر یه مراسم بگیرن ولی بعد از عروسی و ماه عسل رفت و آمد به خونه پدر شوهر رو شروع کردن الانم ده ساله ازدواج کردن
برو و اونجا کنار شوهرت بشین جوم نخور ممکنه تنها گیرت بیارن و چشم و آبرو بیان برات یا بی محلت کنن یا تیکه بندازن . موقع غذا خوردن هم کنار شوهرت بشین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
