میدونم رفتنم ب ضررم هست و ترک منزل حساب میشه ولی باید برم با یه وکیل صحبت کنم
من هیچی نمیدونم
آرامش ندارم باید برم
نمیدونم
دخترمم گریه میکنه میگه میخوام باهات بیام
صبور باشید داستانو الان کامل تعریف میکنم یهویی شده دارم الان تایپ میکنم
نوشتی بلایک
لایک
خب دخترت هم ببر
فقط دخترت 💔
دخترت رو حتما ببر، گفتی لایک کن
بلایک
زنگ بزن پلیس بیاد صورت جلسه کنه که خودش بیرونت کرده
سه ساله خونه بابام نرفتم سر یه موضوعی الان سه ساله ک هر هفته میریم خونه باباش شبم میمونیم
با بابام آشتی کردم پریروز اومد باهم با مامانم رفتیم شهر شوهرم هنوز قهره و سر ی مسئله دیکه هم بهونه کرده با مامانم قهر کرده میدونه مامانم خط قرمزمه
الان بهش گفتم خونه بابات بیام شب نمیمونم بیام در حد شب نشینی بریم
گفت نیا نمیخاد بیای ب درک گفتم نمیام
گفت کاری میکنم آرزوی دیدن خانواده ت بدلت بمونه
گفتم نمیتونی این کاری کنی
گفت زنگ بزن بیان دنبالت
واقعا تو‌همچین شرایطی چطور ب فکر تاپیک زدنین
ناراحت نشی سواله برام
چرا دهن ب دهن میدی
شوهرت چرا همش باخانواده ت مشگل داره؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
