2777
2789
عنوان

حالم خیلی بده مادرم با شوهرم😭

306 بازدید | 3 پست

الان خواب دیدم مادرم با شوهرم معذرت می‌خوام عاشق همدیگه شدن و باهم توی رابطه هستن.

مادرم گفت تمام این مدت شوهرت اسکلت کرده و هرچی بهت گفته به منم گفته شوهرمم خندید و رفت منم به قصد کشت مادرمو با کمر بند کتک زدم تمام وسایلو بهش پرتاب کردم حمله کردم پوستشو با دندون کندم خیلی صحنه بدی بود.. روانی شده بودم گوشیشو گرفتم تمام حرفای عاشقانه‌ شوهرم که به من گفته بود به مادرمم گفته بود از همشون عکس گرفتم و بعد تصمیم گرفتم مادرمو خودمو بکشم. یه غروب بارونی و توفانی بود رفتیم بیرون و من فقط مادرمو میزدم و اون قهقه میزد که خیلی احمقی فلانی رو باور کردی اخرش توی یه اتوبان هلش دادم و تریلی هجده چرخ لهش کرد 

دستو پام بی حس شده خیلی کابوس بدی بود وحشت کردم توروخدا کسی میدونه نشانه چیه اصلا تعبیر داره؟ 

اعصابم بهم ریخت تصورشم وحشتناکه

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

حقیقتا خواب وحشتناکی بود  

صلوات بفرست با چندتا ایت الکرسی اروم شی 

شاید سرت دردمیکرد یا شام ناهار زیادخوردی ادم خواب بد میبینه

ارزوم و هدفم تو زندگی ازدواجه.خدایا امسال ۱۴۰۴برام جورش کن اگه جورش نمیکنی سال جدیدو نبینم لطفا🙏🏻 کسی درموردامضام سوال نپرسه لطفاً به اندازه کافی حسرت دارم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حقیقتا خواب وحشتناکی بود صلوات بفرست با چندتا ایت الکرسی اروم شی شاید سرت دردمیکرد یا شام ناهار زیا ...

یعنی تعبیر نداره؟ عادت نداشتم ظهر بخوابم 

اگر نتوان آزادی و عدالت را یک جا داشت و من مجبور باشم میان این دو یکی را انتخاب کنم، آزادی را انتخاب می‌کنم تابتوانم به بی‌عدالتی اعتراض کنم ....من مي‌دانستم نوميدي هست، اما نمي‌دانستم يعني چه. من هم مثل همه خيال مي‌کردم که نوميدي بيماري روح است. اما نه، بدن زجر مي‌کشد. پوست تنم درد مي‌کند، سينه‌ام، دست و پايم. سرم خالي است و دلم به هم مي‌خورد. و از همه بدتر اين طعمي است که در دهانم است. نه خون است، نه مرگ، نه تب، اما همۀ اينها با هم. کافي است زبانم را تکان بدهم تا دنيا سياه بشود و از همۀ موجودات نفرت پیدا کنم. چه سخت است، چه تلخ است انسان بودن...!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز