گفتم بنویسم شاید ب کار کسی بیاد
۱۲ مهر ۱۴۰۳ رفتم دکتر برای ivf
قبلش سنو و عکس رنگی و آزمایشات رو جای دیگه انجام داده بودم چند تا آزمایش هورمونی و سنوواژینال و آزمایش عفونی گفتن انجام بدم همسرمم نمونه اسپرم داد
تو این مدت هم بهم پودر اینوفولیک قبل صبحونه و شام
کپسول اوابست روزی یکی و متفورمین داد متفورمین داد چون تنبلی تخمدان گرفته بودم
و ویتامین دی هفته ای یکی
به همسرمم پنتوکسی داد و فرتیل
خودمم ویتامین امگا۳ و ای خریدم باهمسرم میخوردیم
۳ ابان رفتم پیش دکتر گفت پریود بعدیت بیابرای پروسه ivf
پری ک شدم فرداش رفتم دکتر سنو واژینال کرد گفت ۴تا قولی سمت راست دارم و ۳ تا چپ و ذخیره پایینه
گفت از ۳ پری داروها رو شروع کن
روزی ۲تا hmgو با یه آب قاطی میکردم بین ۴ تا ۶ عصر باید عضلانی میزدم
از روز پنجم سیکل سینال اف ۴۵۰ روی ۲۴درجه دور نافی میزدم اونم ۴ تا ۶ عصر
و دوروز بعدش آمپول سیتروناکس هم اضافه شد اونم دورنافی برای جلوگیری از آزاد شدن تخمک قبل ۱۰ صبح
یک هفته این همه امپول زدم همه رو همسرم میزد
عصبیم کرده بود از لحاظ روحی حالم خراب بود
۱۰ یا ۱۱ سیکل بود رفتم دکتر سنوکرد گفت فولیکولای سمت چپ رو ده موندن رشد نکردن راست هم یه بالغ داری و سیکل کنسل شد
دنیا رو سرم خراب شد
دو تا hcg زد گفت برو طبیعی اقدام کن
بعد گفت اگه پری شدی روز پنجم دوفامد بخور ک کلا یادم رفت نخوردمو گفت ماه بعد ک پری شدی از ۱۶ تا ۲۶ سیکل استرادیول بخورم
من دو ماه بود ک صبح و شب ویتاگنوس هم مبخوردم قرص گیاهی پنج انگشت
خلاصه بهمن ماه استرادیول خوردم پری عقب افتاد بی بی زدم بعد نیم ساعت مثبت شد فرداش بعد یه ربع مثبت شد رفتم بتا دادم گفت بتا ۱۵ و مشکوکه مجدد برم بتا بودم
خیلی خوشحال بودم فرداش وقت گرفتم برم دکتر تا رسیدم بیمارستان پری شدم😂😂😂
چه ضد حالی خوردم
رفتم دیدم إ کلا دکتر عوض شده و یه دکتر دیگه امده تو قسمت ivf سنو کرد گفت داروهات دوزشو تغییر میدم
Hmg مثل قبل ۴ تا ۶ عصر
سینال اف 900داد رو درجه ۳۶ و ۴ تا ۶ عصر
ستروناکس هم گفت تو بازو بزن و حتما ۱۰ تا ۱۱ صبح
کل تهرانو گشتم به جای ستروناکس ستروتاید پیدا کردم خریدم خیلی بهتر بود همون ستروناکسه ولی خارجیشه
داروهام با بیمه شد ۴میلیون و ۷۰۰ چون ستروتایده رو بیمه نمیداد
خلاصه همه رو به ترتیب زدم
۶ اسفند دوم سیکل شروع شد داروهام
۸ سیکل رفتم مجدد سنو گفت دوباره ۱۰ سیکل بیا
۱۰ سیکل مجدد رفتم گفت خداروشکر ۱۰ تا فولی دارم چندتاش کوچیکه مجدد سینال اف و hmg و ستروناکس داد گفت اینا رو بزنم و ۱۲ سیکل گفت سر ساعت 8:30 شب دوتا hcg بزنم و خیلی رو ساعت تاکید داشت گفت ۱۳ سیکل استراحت کن شام سوپ بخور و از ۱۲ شب هیچی نخور و صبح ناشتا ۷ صبح بیمارستان باش برا پانکچر
۷ صبح با همسرم رفتم بیمارستان ۸ صدام کردن رفتم تو لباسمو عوض کردم همون موقع هم همسرم رفت برای دادن اسپرم
خلاصه رفتم تو اتاق عمل مث تخت معاینه بود یه کم بزرگتر
رو به روم شبیه اونایی که میخوان زایمان کنن پارچه گذاشتن ک نبینم
پامو آروم بستن به پایه
دست چپم رو هم همینطور
دست راستمو سروم زدن
دکتر بیهوشی امد و داشت حرف میزد باهام ک چشم باز کردم تو ریکاوری بودم😁
دو بار سرون زدن بهم همه چیم داشت کنترل میشد فشارم و ضربان قلبم و... بعد بیست دیقه اکسیژن رو از دهنم برداشتن یه ساعت بعد برام آبمیوه و کیک اوردن گفتن ب همسرت گفتیم خزیده
و گفتن اروم آبمیوه بخورم
بعد گفتن آروم پاشم و راه برم
و برم wc ادرار کنم و بگم کم بود یا زیاد و رنگش تغییر کرده یا نه
من درد نداشتم زیر دلم مث پریودی یه کم درد میکرد
ولی یه دختره دردش زیاد بود هایپر شده بوذ انگار
راستی دو تا شیاف هم دادن ک یکیش مترونیدازول بود یکیش دیکلوفناک یکیش مقع. دی بود یکیش از جلو
گفت ۱۰ تا تخمک ازم کشیدن ۳ تاش نابالغ یوده و اگه به روز ۴ برسه و بالغ بشه فریزش میکنن اگه ن ک از بین میره
ازون ۷ تا هم ۳ تاش کیفیت جالبی نداره
و ۴ تاش خوبه
روز سوم زنگ بزنم ببینم چند تا جنین شده
امروز با استرس زنگ زدم گفتن فردا زنگ بزن فردا فریز میکنن
سلام لوله هاتون سایپنژیت هستند؟ مشکلی برای انتقال پیش نمیاد؟
