2777
2789

پيرو تاپيكي كه زدن در مورد غذاي ساده قورمه سبزي😁و گذاشتن يك نوع غذا جلو مهمون 



ما خودمون واسه يكي از اقوام ٤-٥ مدل غذا ميذاشتيم 

وقتي رفتيم خونش وسايل ساندويچ اماده كرده بود كه هر كي هر كي خودش ساندويچ درست كنه بخوره😫😤


يك فاميل هم داريم مياد مسافرت خونمون ٤-٥ روز كلي دورش ميداديم و پذيرايي ميكرديم مدام در حال اينكه بهشون بد نگذره ، وقتي رفتيم خونشون شام درست نكرد و گفت ما رژيم هستيم شام نميخوريم فقط نهار به ما ميداد🤣🤣🤣 فاميل درجه يك هم هست!! 


به اين نتيجه رسيديم كه يك مدل غذاي ابرومندانه مثله همون قورمه سبزي يا قيمه كاملا كافيه و خودمون و اذيت نكنيم 

خواهرشوهرم همیشه غذاهاش،کمه،میریم خونشون از جلوی وقتی میبینه غذا کمه،از جلوی بچه هاش برمیداره میزاره جلوی ما،که ماهم نمیخوریم،بچه نخوره،من بخورم؟

مجبور نیستیم برای هرچیزی به هرکسی توضیح بدیم🤗

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من عادت خودمه و مختص کسی شاید نباشه و خیلیا نپسندن 

برم خونه کسی حتی اگر میلیاردر باشن جلوم پنیر بزارن کلی تشکر میکنم و به هیچکسم نمیگم .

ولی .اگر همون فرد میلیاردر بیاد خونم پنیر میزارم جلوش .. 


دوست داشتن یک نفر بدون دیدن او .به این معنی هست .عشق فقط از چشم نمیاد .بلکه از قلب سرچشمه میگیرد 

مهمونی هایی که تا حالا رفتم همشون دو یا چند مدل غذا درست کردند و سنگ تمام گذاشتند ♥️

دستشون درد نکنه🌹

هر چیز که در جستن آنی ،آنی🌱✨📚اگر برای ابد هوای دیدن تو نیفتد از سر من چه کنم ؟هجوم زخم تو را نمی کشد تن من برای کشته شدن چه کنم هزار و یک نفری به جنگ با دل من برای این همه تن چه کنم؟

خواهرشوهرم همیشه غذاهاش،کمه،میریم خونشون از جلوی وقتی میبینه غذا کمه،از جلوی بچه هاش برمیداره میزاره ...

اينو هم ديديم 

دو تا زنعمو دارم اونقدر كم غذا درست ميكنن دستت نميره كه بكشي

خوبه حداقل دعوت میکنن شمارو..

برای ما یهویی زنگ میزنن داریم میایم اونور، یک ساعت و نیم ساعت مونده به شام و اینا😐

دیگه تو رو دروایسی میگیم باشه(حالا یه بار میپیچونیم دوبار میپیچونیم، چندبار میشه پیچوند آخه)

به خدا میان از شام ماهم میبرن برای خودشون و میرن😐😂اصلا از یادم نمیره..

گفتیم بوی شام میاد یکم بکشیم بخورید و فلان(هنوز اعضای خانواده جمع نشده بودیم که همونجا شام رو بخوریم، بیرون بودن)

گفت نههه عزیزم نیاز نیست همونو بکش ببریم😐😂

بعدشم زنگ زده بود مرسی ،همونو شام کردیم خوردیم همگی

‏ویران شُدهِ را حوصِلِه ی مِنَّتِ مِعمار نَباشَد! ویرانه‌ی مارا بگذارید که ویرانهِ بمانَد..:)🖤

یه جا دعوتمون کردن شام بعد ما رفتیم سفره انداختن و غذا اینا آوردن بعد نشستیم سر سفره میزبان خودشون رفتن کنار خانمه گفت نمیتونم شام بخورم، آقاهه هم گفت حالت تهوع دارم غذا نمیخورم🫤😶

گَهی گریان، گَهی خندان، گَهی چون ابرِ سرگردان، گَهی عاقل تر از عاقل، گَهی نادان تر از نادان... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز