خیلی خیلی بدش میاد باهاش راجب حالم حرف نزنم و اگر قول بدم و بهش عمل نکنم به شدت بهم میریزه
چند بار بهم گفت باهام راجب حالت راجب چیزایی که ناراحتت میکنه حرف بزن اگر چیزی ازم دیدی بهم بگو ولی من از بچگی عادت دارم هیچی نگم از کسی ناراحت میشم نمیگم
هر وقت اون از من ناراحته میگه منم میگم و آخرشم بحث میشه و ....
دیشب باز همین مشکل بود و آخرش گفت هزار بار قول دادی بار آخر قسمم خوردی به اعتمادم توهین کردی دستت درد نکنه🤷🏻♀️
درسته حق داره ولی اول من اعتراض کردم که مدتیه عوض شدی و ناراحتم گفت میدونم عوض شدم یکم ولی وقتی قول دادی چرا نگفتی؟
آخرشم گفت بخواب منم میخوابم شب بخیر گفتم شب بخیر نیم ساعت بعد طاقت نیاوردم گفتم خوب بخوابی عزیزم تنهایی مراقب باش درو خوب ببند تگرگ و بارونه....
و سین کرد و دیگه جواب نداد امروزم رفتم بیرون دیدمش از دور حالش اصلا خوب نبود سرشو گرفته بود.
بنظرتون زنگ بزنم بهش؟چی بگم؟
