حبیب بالاخره ما یه رفیق بیشتر نداریم که. باس گوش میکردیم دیگه. سختم بودا ولی کردیم. دیگه بوسیدیم گذاشتیم کنار، کنار که نه رو طاقچه. اما خب نمیشد دیگه. هی میدیدیمش. یه وجب اسایشگاه ست یا خبرشو میشنیدیم. در و بی در هی هوایی میشدیم. جمشید از روت خجالت میکشم، قولمو شکستم، روم نشد بت بگم، ده بار رفتم نیگاش کردم. تازه اینکه چیزی نیست حرفم باش زدم. جریحه دار جوابمو نداد. دیگه نگفتم بت اینارو.
♫♪
دلم درد نگرفته جمشید. نیگران شدم چرا درد نگرفته. بت قول داده بودم درست، اما نمیتونم ازش جدا شم. یا هی از دور نگا کنم ِمی با دیگران خورده است و با ما سر گران دارد.
♫♪
گفتم بیام بهداری نشون بدم. تو دلم باشه خیالم راحته. هر جا میرم هست دیگه. دلبرو. خیالت جم درد نمیکنه .فقط دیگه نمیشه دیدش، اخه دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن، ولی ندیدن بهتر از نبودنش.
سیگار داری؟