ینی چی ؟ بنظرتون؟
خیلی نسبت به من بی تفاوت هست . چند روز پیش حسابی اعصابم بهم ریخت گریه کردم
دعوا کردم
ولی عین یه زندگی عادی رفتار میکنه رفت وامدش یا با بچه ها بازی میکنه اصلا انگار نه انگار
امشب بازم پیش کشیدم یعنی هرچی به دهنم اومد گفتم نسبت به خانواده ش خواهراش حرفای خیییییلی بدی زدم مطمئنم اگه قبلا یه اپسیلون اینارو میگفتم غوغا میکرد
ولی هیچی نگفت الانم نشسته فیلم میبینه با بچه ها بازی میکنه میخنده
خیلی حرص میخورم خیلی زیاد .اصلا ناراحتیم مهم نیست حتی نمیاد بگه چته
دوس داشتی میومد کبودت میکرد؟
وقتی دل یکیو مدام بشکنی دیگه از یجا به بعد براش هیچ معنی ای نداری
متاسفم امیدوارم مشکلتون حل شه عزیزم
مریضی فک‌میکنی بقیه ام باید مثل خودت مریض باشن ولی حیف اون آقا که گیر تو افتاده
میدونه حرصت درمیاد و داره اینکارو میکنه 🙂
بدم‌میاد مردایی که انگار روحن
لااقل بیاد بگه چته دادداد میکنی،
اون فهمیده نقطه ضعفت چیه برای همین بی تفاوته...سر چی دعوا میکنی باهاش؟
نقطه ضعفت رو فهمیده
چه جالب مردا اینجور مواقع طرفشونو لتو پار میکنن
شما مثل مادر منی هرروز داره تو سر پدرم غر میزنه پدرم هیچی نمیگه
از چشمش افتادی منم یه مدت سر یه یه مسائلی که مقصرش خود شوهرم بود جنگ بپا میکردم شوهرم هیچی نمی‌گفت ا بعد ها فهمیدم بی تفاوت شده نسبت بهم
ربطی نداره مال منم اینطور بود فهمیدم داره خیانت میکنه میومدم تاپیک میزدم میگفتم اینطوره میگفتن وااای بیچاره پسره بدبخت ک گیر ت افتاده و فلان منم عذاب وجدان میگرفتم میرفتم منت کشی و خودمو کوچیک میکردم پیشش نگو دلش پیش یکی دیگه بوده
دل نداره اون
کوه یخه
از اول که ازدواج کردیم حتی یکبار هم یه دوستت دارم به من نگفته . من فکر میکردم باشه اگه نمیگه من احتیاجی ندارم منم دیگه نمیگم . ولی من گاهی کم میارم . دلم میخواد یه زن باشم
تا کی مثل خواهر برادر زندگی کنیم تو یه خونه تا کی
