من شاغلم . همسرم عقدیم دیروز منو برد بازار که خرید کنم ولی اونجایی که رفتیم چیزی طبق سلیقم پیدا نکردم.
چون چندتاکار زیبایی انجام دادم و ولخرجی کردم و این ۱۵ روز همش با دوستام کافیشاپ بودم کارتم توش۳۰۰ تومن بود.
مامانمن با ما بود تو بازار پر بود از ترشی و لواشک و خوراکی های خوشمزه اگر تو کارتم پول بود همونجا کلی خوراکی میخریدم اما نمیدونم چرا روم نمیشد به شوهرم بگم برام از همه ی خوراکی ها بخره...
شوهرم چندتا ایستگاه ایستاد و برامون خوراکی خرید خوردیم ولی من دلم روی سه چهارتا چیز بود روم نشد
داشتم خود خوری میکردم که چرا کارتم خالیه و نمیتونم بپرم تو مغازه و فلان چیزو بخرم و چرا روم نمیشه به شوهرم بگم علاوه بر فلان چیز و فلان چیز برام اونم بخر.
حس میکنم شوهرم متوجه شد و بعد بازار پنج تومن زد به کارتم که خالی نباشه تا سرماه .
ولی خیلی تجربه عجیبی بود اینکه تصور کردم اگر درامد نداشتم چطور روم میشد از شوهرم ماهی بیست سی تومن بگیرم و خرج الکی پلکی کنم . شما هم مثل من کم رو هستبد یا نه؟