سنم و کمه و شوهرم مریض روانیه پارانوئید داره خانوادم میگن مرد همینطوریه(فحش میده،خرجنمیکنه خرج نمیکنه به این معنیه که الان یکساله منو بیرون نبرده مثلا نامزدیم(عقدیم)،شکاکه،دست بزن داره و..) من تصمیم گرفتم جدا شم و درسمو ادامه بدم برم دانشگاه شهر دیگه تا از حرفاییکه قراره پشت سرم بزنن راحت شم
فکر کنید منم خواهرتونم کمکم کنید