من چند مدتیه ی کار نیمه وقت گیر اوردم ولی از قبلا ذخیره داشتم اونم خوب برای اتفاقات مختلف و خرج درسام گذاشتم هر وقت لازم شد لازه اون پولم مادرم بهم داده نه بابام
و من تو ی شهر دیگه دانشجوام
خودشم پولداره
حقیقتش من اه گیرایی دارم و چون از این ادم خیلی صدمه دیدم بلاهای مختلفیم سرش اومده ولی تاحالا نفرین مرگ نکردم چند وقت پیش تصادف کرد هنوز درس عبرت نگرفته
حقیقتن این ی قدرت از طرف خداست دیگه گناهش برام اهمینی نداره اگه به خودم برگرده مرگشو میخوام
از بچگی منو تحقیر میکرد انواع تحقیر
پول لخم نمیداد و نمیده
مادرمو اذیت میکنه
تهدید به مرگمون میکنه
واقعا دیگه بریدم من خیلی منظر شدم شاید خدا کاری کنه ولی نکرد حالا هم از مهبتی که خودش داده استفاده میکنم
ولی دیشب ضربه اخرو زد