اتفاقا خودمم میدونم که زندگیم سختر میشه ولی میخوام ریسک کنم شوهرم که اجازه نمیده بخوام باهاش پیشرفت کنم نمیتونم با اون به اهدافی که از بچگی تو سرم بود برسم ولی اونجا با خانواده باید بجنگم تا راضی بشن
بخدا اگه امیدی بود که بتونم راضیش کنم هیچوقت پیش خانوادم برنمیگشتم ولی دارم سختی اونجا رو به جون میخرم تا بتونم زندگی که دلم میخواست رو بسازم