خیلی از لحاظ روحی بهم ریختم ، من و شوهرم خییلی چالش ها داشتیم توی تاپیک هام هست که چطور عاشق هم شدیم و ازدواج کردیم به خاطرِهم از خانواده هامون دور شدیم بنا به دلایلی اومدیم یه شهر دور زندگی میکنیم که کسی دخالت نکنه تو زندگیمون ،
حالا یه مدته هردو از هم فاصله گرفتیم ، من اصلا باورم نمیشه که این ماییم ،
جاشو جدا کرده شبا پیش من نمیخوابه ، باهام حرف نمیزنه ،وقتاییم میخواد حرف بزنه یا پیام میده من جوابشو نمیدم
انگار که ازش متنفر شدم ،هرروزی که میگذره فاصلمون بیشتر میشه ، خلاصه بگم که طلاق عاطفی گرفتیم ،چون مثل قبل براش مهم نیستیم من و دخترم با دوستاش میره رستوران و دور دور و...