من تازه شدم۱۸سال داداشمم۲۵
داداشم بشدت آدمیه که راه بهم نشون میده و راجب اکسم بهش گفتم(اکسم عکس با یه دختر پست کرده کانالش درحالی که شماره منو به تازگی سیو کرده)
گفت میدونی دوستم طلاق گرفته سرچی؟گفتم سرچی؟
بهم گفت رفیقش تعریف میکرده داستان طلاقشو اینکه زنش خیلی دوسش داشته
یروز فامیلای زنه میان خونه رفیقش و رفیقشم نبوده بعدش رفیقش میاد میبینه میگه بدون اجازه من واسه چیدعوت کردی بعد زنش میگه من همیشه بهت میگفتم تروخدا ابروم جلوشون نبر دیگه تکرار نمیشه و …بعد اینم هرچی زنش بیشتر معذرت میخاسته و کوتاه میومده بیشتر اذیت میکرده مثلا فامیلا نشسته بودن از عمد اومده کولر خاموش کرده میوه هارو برداشته و…
داداشم گفت خب چرا اینکارارو میکردی؟گفت نمیدونم بهم قدرت میداد دست خودمم نبود ،خلاصه فامیلا کم کم جمع کردن رفتن و زنه بار چندمش بود که گریه میکرد اما ایندفه دیگه گذشت نکرد و جدا شدن الانم زنش خونه و ماشین و…داره
بعد به داداشم گفت رفتم بهش گفتم بیا برگردیم دیگه قبول نکرد…
خلاصه داداشم گفت میدونی اینارو چرا بهت گفتم؟گفتم چرا
گفتش هیچوقت به یه پسر باج نده هرچی بی اهمیت تر باشی هرچی پیشرفت کنی و…اون میبینه همه اینارو و اونکه میاد جلو
شاید قبل اینکه اکست بیاد همچین عکسیو بزاره میگفتم شاید یه درصد پسر خوبیه اما این پسر چندر روز دیگه ام تو زندگی ام بیاد همین حرکت میزنه سر همچین چیزای کوچیکی ولت میکنه و میره با یه دختر دیگه …
گفتم بهش من الان فقط میخام خنک شم و…
گفت اون شمارت سیو داره و داره چکت میکنه تو هیچواکنشی نشون نده و همچیش حذف کن پسرا یجورین که ببینن طرف پیگیرش دیگه نیس کرمکی میشن و بهش پیام میدن
فقط تو نه بهش پیام بده و نه چکش کن فقط پیشرفت کن
برمیگرده ولی دیگه تو اون نمیخای…🤷♀️
خاستم بهتون بگم شاید نیاز داشتید 🙂♥️