مامانم حالش بد بود خون لخته شده تو قلب و ریه اش بستریش کردن منم اومدم بالا سرش زن داداشام هیچکدوم سر نمیزنن بیمارستان هم به همراه غذا نمیدن منم ازدواج کردم هیچی پول همرام نیست مامانم میگه چی میخوری الکی میگم میرم بیرون غذا میگیرم ولی میرم توی سالن یکم میمونم و میام
گشنمه ولی تحملش میکنم
الهی هیشکی اسیر بیمارستان نشه ولی توروخدا اگه کسی همراه بیمار بود یه سر بهش بزنید ببینید اصن چیزی داره بخوره شده حتی یه لیوان چای