شوهرم اومده بود خونمون گفتم بابا ی جور رفتار نکن بهش بر بخوره هیچی نگفت تا اخر شب گفت جای علی رو بندازید پیش من😐😂شوهرم میگفت نمیرم میخوام پیش تو بخوابم بابام صداش میزد علی جان بیا
ولی ازینا گذشته بابام ی ذره شوهرمی اذیت میکرد تا شوهرم میومد تو اتاق درو میبست بابام ۵ ثانیه بعدش میومد یهو باز میکرد علی جان بیا بابا بیا صحبت کنیم علی میگفت بابات منو نمود ب مولا