برادرم خیلی بی شعوره و کلا اهل مشروب و سیگار و دختربازیه و واقعا از کارایی که میکنه میترسم.. خواهرم بهم گفت براش بریم خواستگاری و این حرفا داداشمم اینو شنید گفت چه ازدواج کنه چه نکنه هر کاری بخواد میکنه خواهرمم گفت اهمیت نده این پس فردا ازدواج کنه مارم یادش میره چه برسه به علافی و خوش گذرونی.. داداشمم ی نفر رو گفت که بریم خواستگاری که ببخشید من نمیخوام قضاوت کنم ولی خب داداش من ادم درست حسابی نیست همش تو جاهای نامناسب رسما و خانمی که من دیدم فقط اندام خوبی داشت و واقعا جوری که حرف میزد اصلا جوری نبود که بگم قصد ازدواج و تشکیل خانواده داره و من میترسم فقط داداشم برای راحت کردن خودش از دوست دختراش و پیچیدگی روابطی که داره این کارو کنه چیکار کنم؟