من و خواهرم ازدواج کردیم خواهرم شاغله منم دارم درس میخونم برای استخدامی هفته ای دوبار میرم خنه مادرم ولی احساس میکنم کمه هردفعه هم میرم خونشون همش کار میکنم ولی یکم عذاب وجدان دارم… اصلا خوشم نمیاد از خونه پامو بزارم بیرون احساس میکنم افسردیگه چیه عاشق اینم بشینم تو خونه خودم تک و تنها😭
خدایا قربونت برم نگذار هیچ آرزویی آرزو بمونه آرزوی همه رو برآورده کن میدونم که میتونی و منتظرم که این کاررو بکنی میدونی تو دلم چیا میگذره🙏🙏
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اگه تونستم کمکت کنم یا خندرو رو لبات اوردم از ته دلت برای زندگیم خوشبختیو بخواه💔⚘ ممنون میشم.....بالاخره منم یه روزی میام تایپیک میزنم عکسه خونمو میزارم 🤗 میگم این همون خونه ایی که یه عمر ارزوشو داشتم یه سقفی واسه خودمون باشه.
سر زدن هم هیچ برنامه ی خاصی نداره هر وقت بتونم میرم البته تنها،همسرم فقط دعوت کنن میاد
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم می گذردآنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم زندگی نام نکویی ست که خارش کردیم