من مادر شوهرمو دوست دارم واقعا طبق قربون صدقه هایی که میره بهش اعتماد کردم اصلا فکرشو نمیکنم برعکس حرف هایی که میزنه تو دلش باشه بعد امروز پیرهن مجلسی خریده بود میخواست بره آرایشگاه برا عروسی برادرشوهرم منم خیلی تیزم گفت پیرهنتو چقد خریدی گف به جان خودت دارم مثلا ۱۰ تومن گفتم😯خیلی زیاده الکی نگو ۱۰ تومنی نیس قسم ایت به جون من که همین قیمت روم نشد بگم از من مایه نزار سنش از من بالاتره باز سری هزینه ارایشگام همینطوری نجومی زر زد منم گفتم بابا دروغ میگه و اینا بعدش خواهرشوهرم پرسیدم دیدم با اختلاف دروغ گفته و جون منو قسم میخورد منم حامله،بابا بعضی آدما چقدر شیطون صفتن آخه بخاطر چی مثلا به جون من قسم میخوری لاکردار دلت به من نمیسوزه که همیشه دخترم دخترم میزنی به بچه تو شکمم که بسوزه به نظرتون الان که فهمیدم چه واکنشی نشون بدم چقدر همه آدما گرگ شدن