قربونت درک میکنم برونگرا بودنته همین انرژی رو برای بچت بزار و پیش دخترت از هیچکس بد نگو باهم شعر بخونین بازی کنین برقصین ... همسرت هم میاد خونه ادامه بازی یه سلام بکن با لبخند اگه مثلا عادت داری براش چای بریزی بریز و برو با بچه...
و یه موقعایی متوجهم حرفا به ادم فشار میارم دفتر و خودکار بگیر شروع کن از هر چی دوست داری بنویس اوایل برای ادم سنگینه احساساتش بیرون میریزه اما دیگه میشه روتین...
اره عزیزم دقیقا تا میاد خونه من مدام باهاش حرف میزنم ولی اون سرش توگوشیه مدام میگم میفهمی چی میگم ولی اون انگار نه انگار من دارم حرف میزنم. من قبلنا نمیفهمیدم ولی الان خوب میفهمم من خیلی نیاز دارم يكي به حرفام گوش بده .رک بهش میگم کمبود محبت دارم باز نمیفهمه . تا میخام یه ذره از مشکلاتم بگم از غصه هام از اتفاقاتی ک سرم آوردن میگه نگو بسه نمیخام بشنوم🥲
میفهمم چی میگی پ غصتو خوردم خواهر🥲🥲
شوهرتم حس کردم دوستت داره اونم دنبال تغییره اما انگیزشو نداره
خودتو کمرنگ کن براش یک ذره هم دوستت داشته باشه میاد دنبال احوالاتت شاید نامه نوشتن هم راه خوبی باشه
رابطه ج تون خوبه؟
یه بار امتحان کن به سبکی دوست داری باش
اما تو هم این رویکرد رو داشته باس برای نیازت بوده
اما درکل خیلی مراقب خودت باش این حس ها و تفکراتی که داری دور از جونت عزیزم ریسک ابتلا به بیماری خودایمنی رو افزایش میده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
