به شوهرم پیشنهاد دادم چند وقت پیش دوست داشته باشی برای سرخاک بابات شله زرد درست میکنم گفت باشه مرسی و امروز از ۵صبح پاشدم گذاشتم دست تنها اولین بارمم بود خیلییی خسته ام شدم اوردیم خونه مامانش که بکشیم بریم سرخاک مامانش گفت از کجا اوردیذ کی درست کرده گفتم من قیافش رفت تو هم هی شروع کرد نبردید سرخاک به همسایه هام بدید این ظرفا چیه باید دردار باشه یه کلمه دستون دردنکنه یا خوشمزست یا جلو بقیه بگه عروسم پخته به زبون نیورد از سرخام اومدیم خونه مامانش شوهرم گفت تو بخاب من فوتبالو برم خونه دوستم من غش کردم رسما فقط دیدم شوهرم پتو انداخت رومو بوسیدم و رفت از وقتی اون رقت من انقد خسته بودم نمیتونستم پاشم فقط هی تق تق صدا میومد ظرفازو میکوووبید بهم میشست هر صدایی بگی تولید کرد دید پانشدم شروع کرد حرف زدن اخرم جارو برقی روشن کرد مطمعن شد بیدارم رفت نشست رومبل اروم د اخه زنیکههه