سلام دوستان شوهرم اصلا بچهارو دوس نداره يه خواهر دو ساله دارم اينقد دوسش داره ميره بغلش ميشينه رو پاش اسباب بازي مياره بازي كنن ميخنده خلاصه شوهرمو خيلي دوس داره ولي شوهرم دريغ از يك نگاه بخدا اصن نگاش نميكنه كه يه لبخندي بزنه اصن بش دس نميزنه اگه بچه هلاك شد بغلش نميكنه بچهاي خواهر برادراش هم مينطور اصلا نگاشون نميكنه يبار من از بس گفتم بيمزه اي دوسشون نداري ميخواست خودي نشون بده رفته بود بچهاي خواهرشو تا دو كيلومتر پرت ميكرد هوا با پا اويزونشون ميكرد عذابشون ميداد شانس اورديم مادر بچه نبود وگرنه سكته ميكرد خيلي ميترسم ازينكه بچه دار شم بي احساس باشه مث خواهرم نگاشم نكنه البته يه ساله عقد كردم هنوز جشن عروسي نگرفتم و اينكه تو اين مدت بش گفتم بعد عروسي بچه ميخوام ميگفت تا بيست و هشت سالت نشده به هيچ عنوان خيلي سعي كردم عكس بچه كوچيك ناز بهش نشون دادم از معصوميت بچها بهش بگفتم از پاكيشون اما انگار دارم تو گوش خر ميخونم شما يه راه حل بديد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم هنوزحس نکردم😓 شکمم یه کوچولوهم بالانیومده😖 انگار نه انگار😒😞 یه فامیلامون ۵ ماهشه مث ۷ماهه ...
شايد خيلي لاغري دوست منم تا نه ماهگي مث روز اولش بود اصن به هيچ عنوان برجستگي نداشت اخرشم بچش دو نيم بود و سالم خيلي متعجب بوديم تا وقتي كه زايمان كرد باورمون نميشد مامانش ميگفت قدش بلنده بچش تو كمرشه برا همينه والا
اخي عزيزم مال ما كه كاملا مهمان ناخونده و سر زدس جلوگيري ميكنيم ولي بعد ازدواج موندم چجوري راضيش كنم جلوشو نگيره / اخي عزيزم تا نه ماهت خيلي اوجل ميشي از الان من بدتر نميشي البته من 82 كيلوم