امروز صبح مامانم با بابام بحثش شد
کلا بابام طرف خانوادشه و اصلا هوا مامانمو نداره
مامانمم به خاطر کاراش میگرنش بدتر شده و کلا اعصابش خیلی ضعیف شده هیچی دیگه اعصابش از اون موقع ریحت بهم
بعد من آدمیم که زیاد کاری نمیکنم اما خود جوش مثلا یه فکری به ذهنم میرسه میخوام انجامش بدم اگه یه نفر دیگه بهم بگه دست و دلم به انجام دادن اون کار نمیره
مثلا میخواستم مثل آدم بشینم از یه روزی درس بخونم چون اومدن بهم گفتن باید بشینی و درستو بخونی از فلان روز من انداختمش عقب و انجام ندادم تا خودم با حرف خودم بشینم درس بخونم
بعد حالا بگذریم عصر مامانم گفت خونه رو تر و تمیز میکنی تا من از بیرون برگردم
منم خودم قصدم همین بود و میخواستم غذا هم درست کنم ولی چون بهم گفت اصلا خورد تو ذوقم برا همین گفتم خونه رو اگه تمیز میکنم برا اینه که خودم قصدشو داشتما و حرف تو روم تاثیر نذاشته
بعد هیچی گف تمیز نکن مهم نی واسم و رفت درو محکم بست😐😐
منم حالا گفتم تمیز نمیکنم
یا یه تمیز کاری جزئی میکنم که اصلا به چشم نیاد مثلا جارو میکنم😭😂
یا فقط غذامو میپزم