سلام خانوما مستقیم میرم سر اصل مطلب من یه خواهر شوهر دارم کلاس اولیه بعد از آمادگی هرچی درس اینا داشته باشه میاد من میگم یادش میدم بعد خیلی پررو و دروغگوعه امروز که مدرسه تعطیل بود آورد من بگم بعد من جمله هارو تکی تکی ضبط میکنم به دروغ برگشته میگه مامانم میگه تکی تکی ضبط نکن منم گفتم بزار زنگ بزنم از مامانت بپرسم چون میدونستم دروغ میگه به چون گوشی مامانش دستش بود گفتم بابات خونی به اون زنگ بزنم به دروغ میگه آره زنگ زدم پدر شوهرم میگه من سر کارم بعد شروع کرده گریه که ببخش و اینا گفتم همیشه بخشیدمت ایندفعه به مامانت میگم پاشد وسایلاشو جمع کرد رفت منم زنگ زدم به مادر شوهرم گفتم قضیه اینجوریه میگه چرا دختر منو به گریه انداختی از این به بعد میبرم همسایمون یاد میده یعنی کارد بزنی خونم در نمیاد از حرص جای دستت درد نکنشونه قبلاً هم یه بار یه همچین حرفی زده بود من کارم و زندگیمو بچمو ول میکنم به این درس یاد میدم تهشم میشه این شما جای من بودین چیکار میکردیم خیلی ناراحتم و همچنین عصبی
بهتر بابا. بزار بچشونو خودشون جمع کنن اونم بچه کلاس اولی که انقدر حرص داره
راستش حقته
از این از خودگذشتگی ها متنفرم
بیکاریا
مگ معلم شخصی خونواده شوهری
من میبودم دیگه بهش درس نمیدادم. مگه بازیه بذاری یه بچه تورو دست بندازه.
گردن نگیر خب
بذار بره همسایه یادش بده.
وقتی حتی مادر همسرت قدرنشناسه و قطعا خبر داره که بچه ش گاهی دروغ میگه. البته دیدم در این سن و سال گاهی دروغ میگن، ولی مادرش نباید با حمایت ازش، باعث بشه این خصلت درون بچه بمونه.هرچی هم بگن بچه هست و فلان و فلان ... تو قبول نکن چون اینقدرم بچه نیست که متوجه نشه این چیزارو . از طرفی بزرگتر وظیفه داره ادبش کنه تا رفتار درست را یاد بگیره
به همسرت بگو همه موضوع رو و اتفاقا سرسنگینی باش با خانوادش. جایی که ارزش کارت معلوم نیست ، خودتو دریغ کن تا قدر بدونن
وقتی ته خوبی و از خودگدشتگی واسه خانواده شوهر بازم ناراحتیه پس از اول یه نمیتونم میگفتی خودتو راحت میکردی الانم دیگه بیخیال دیگه قبولش نکن بگو به نظر منم همسایتون بهش یاد بده بهتره خودتو بزن به بیخیالی
هزینه کامل برای آموزشش میداد یا نصفه بخاطر اشناییت؟
