2777
2789

من ۲۰سالمه؛شاید حرفام بنظرتون بچگونه بیاد ولی خب شدن واسه نشخوارفکری برای من.....مامان من یه سری خیلی قربون صدقه دخترخاله رفت که تو از همه نوه ها خوشگل تری خودشم تو اون تایمی که من دلم نمیخواست برم جلو آیینه؛حقیقتش من از اون موقع حس حسادت و کینه دارم نسبت به دخترخالم.....

یا مثلا اگه جایی بین ماها دعوا میشد مامانم همیشه طرف بچه دیگران بود؛کارای من هیچ وقت به چشمش نمیومدن،همیشه میگه تو واسه من هیچ فداکاری نمیکنی.احساس میکنم دیگه دوست ندارم باهاش تو یه خونه باشم.....احساس بی تکیه گاهی دارم.

ممنون میشم اگر حتی اشتباه بدون توهین بهم بگین

🎀

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ببینید من واقعا دوسش دارم ولی احساس میکنم دلم میخواد خونه م جدا باشه.جمع های خانوادگیشون نرم که خودمو با اون دختر مقایسه کنم

که اگه کار نکرد منم کارخونه انجام ندم که مامانم ناراحت میشه.همش در حال مقایسه خودمم با اون انگار

🎀

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792