امشب یاد خاطره ای افتاد
اوایل ازدواجمون بود شوهرم یه خونه حیاط دار دربست اجاره کرد من هر وقت میرفتم تو حیاط با چادر یا مانتو میرفتم گل ها رو اب بدم یا لباس پهن کنم ،مرد همسایه رو به رویی میامد هیزی هی هیس هیس میکرد که من نگاش کنم چند بار به همسرش گفتم گفت خجالت بکش شوهر من نماز شب میخونه
تا آخر شوهرم یه روز فهمید انتظار داشتم یه دعوا اساسی راه بیفته ولی شوهرم از اون روز لخت مادرزاد میرفت تو حیاط الکی سرو صدا میکرد تا مرده بیاد پشت پنجره بعد چند وقت مرده که پنجره رو باز نکرد هیچ شیشه های خونشونم مات کرد...به نظرتون کار شوهرم درست بوده؟