تاپیک قبل و بخونید متوجه موضوع میشد مادرشوهرم زنگ زد با شوهرم انقدر صحبت کرد که اشتی کردن امشب زنگ زد به من سرد بخورد کردم ولی جواب دادم یجور صحبت کرد که انگار هیچ اتفاقی نیوفتاده برا فردا شب شام دعوت کرد گفتم چند تا جا کار دارم حالا خبر میدم ولی این بار چندمش بود انقدر هربار این رفتارشو تکرار کرده من بیخیال شدم این سری هم داره مثل سری های قبل طوری رفتار میکنه انگار هیچی نشده ولی دلم باهاش صاف نمیشه شوهرم میگه حق داری اگه نخوایی بری خونشون بنظرتون اگه بازم زنگ زد چی بگم بهش که متوجه بشه بخاطر ناراحتیم نمیرم؟اگه معذرت خواهی کرد چی بگم؟