شوهرم ازم نی نی میخواد ولی من اون امادگی رو ندارم یعنی کلا حس مادری ندارم حس مسئولیت هم ندارم هنوز مث بچه رفتار دارم ب شوهرم گفتم من بچه اصن دوس ندارم گف بعد عید بزاریم یکی بشه گفتم نمیخوام من اصن نظر ندارم بچه دار شم ۷ ماهه عروسیم شده و ۱۹ سالمه شوهرمم ۲۴ سالشه همو خیلی عاشقانه دوس داریم ولی یه دلیل نخواستن بچه میگن که عشق رو از بین میبره یکی هم حیفه انداممه خودمو دوس دارم نمیخوام زشت بشم بد هیکل بشم من ب شوهرم گفتم اگ نی نی دار شم خدا نکنه سقطش میکنم یکی هم مادر شوهر و پدرشوهرم خیلی با من دشمنی دارن تو یه خونه ۲ طبقه هستیم حتی به هم سلام نمیدیم نه تنها با من حتی با خونوادم هم دشمنی دارن من هنوز اون حس رو ندارم ک ب این خونواده بچه بیارم شوهرم همیشه طرفه منه ولی من بازم نمیخوام نی نی
بدترين حالت ماجرا اين است كه طاقتمان تمام شود و به روي خودمان نياوريم و تا زمان مرگ ادامه دهيم خيلي ها اينطور زندگي ميكنند دست انداز كم طاقتي را رد كرده اند و افتاده اند توي سرازيري عادت ...اوريانا فالاچي
چه حرفای بچه گانه ای اگه بچه دار شم سقطش میکنم!!! آره بهتره بچه دار نشی فعلا مادر لایقی نمیشی هن ...
اگ منظورتون من لیاقت ندارم واسه مادر شدن لیاقتم خیلی بیشتر از مادر هاس ولی حس مادرشدنو ندارم خودم عین بچه ام هنوز بعضی وقتا هوس مامانمو میکنم زود میگم میاد یکم بغل میکنه ارومم میکنه