چند روز قبل مبل خریدم برا خونه مبلهای قبلیم رو گزاشتم دیوار برا فروش با میز عسلی ۸ تومان اونوقت دوستم زنگ زد داشتم براش جریان رو تعریف میکردم گفت عکس میلها رو بفرست من می‌خوام فرستادم گفت من ۷ می‌خوام منم چون میخواستم جا باز بشه قبول کردم ۵۰۰ کرایه بار دادم فرستادم خونه مادرش برا خونه باغ میخواست بعد که فرستادم زنگ زد گفت من نمی‌خوام مادرم گفته به درد نمیخوره اعصابم خورد شد گفتم همونجا باشه من مشتری اومد رد میکنم بره
حالا چند تا مشتری اومده پسند نکرده هم خجالت میکشم اونجاست هی باید مشتری بفرستم هم دوستم ۷ تومنو داده دادم به مبل جذیدیه و تلویزیون هم عوض کردم خیلی ناراحتم
خب بعد چی شد؟
امشب از پس تو فکر بودم خوابم نبرد کلا اعصابم خورد بود
تقصیر دوستته
اوه چه شیرتوشیری شده.یکم ارزونتر بده بره
خب اشتباه از دوستت بوده دیگه مگه قبلا عکسشو ندیده
بهش رک بگو فلانی باتصمیم عجولانه ات منو هم لای منگنه گذاشتی حرفتو نمیزنی میریزی تو خودت شبا بجای خواب خودخوری میکنی تقصیرو بنداز گردنش
۵۰ ملیون وام گرفتم تلویزیون خریدم شب عیدی هنوز خرید آجیل و گوشنم برا خونه نکردم اعصابم خورده
اوه فکر کردم دوستت پولشو نداده و داره سوء استفاده میکنه
دیگه کاری هست که شده و دوستت مقصر هستش پس مجبوری مشتری بفرستی بره ببینه و کمی از سودت بگذر و بزار ارزونتر باشه که زودتر خلاص بشی یکی دو تومن اینور اونور مشکلی از زندگی حل نمیکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
