دارم از شدت بغض خفه میشم
من خودم ازدواج کردم وقتی من تو اون خونه بودم اوضاع مالی واقعا خوب نبود از بعد ازدواج من اوضاع پدر مادرم خیلی بدتر شد💔
متوجه شدم مامانم میخواد بره یه خونه ای برای تمیزکاری و من واقعا دارم نابود میشم بغض داره خفم میکنه اما جلوی همسرم نمیتونم گریه کنم خودمن واقعا اوضاع خوبی ندارم ک کمکشون کنم😭😭😭😭
ولی حس خیلی بدیه😭😭😭
بمیرم برات
عزیزم چه حس بدی
اما اینو بدون این مقطع گذراست میگذره
بعدم توی شهرتون کار در منزل نیست ؟
میفهممت
اوضاع همه خانواده ها بد شده و منم که ازدواج کردم همچین نگرانی های دارم برای پدر و مادرم
دوست دارم ی کار پر درآمد انجام بدم ک بتونم کمکشون کنم☹️
عزیزم در موردش با مامانت صحبت کن
عزیزم میدونم برات سخته ولی ببین میتونی یه کار بهتری ک اذیتش کمتره مثل کارگاه باشه برای مادرت پیداکنی
من تو زندگیم با همسرم مشکل ندارم خداروشکر اول زندگیمه بلاخره سختی از لحاظ مالی هست اما واقعا نمیتونم خوشحال باشم نمیتونم حال خوبی داشته باشم شدید افسرده ام وقتی میبینم خانوادم آرامش ندارن نابودن مواد غذایی ندارن خودم یواشکی کمک مامانم میکنم اگه گوشتی باشه و... اما درکل خیلی بده💔💔💔
ن عزیزم اگه بود ک از خدام بود اینجایی ک من هستم کار نیست همسرمم اجازه نمیده داخل شهر برم سرکار💔
