مادرشوهرم خونه منه زائو دعوا و فتنه انداخت رفت

یعنی چی شرایطش نبود جواب تلفنو بدم

هر کسی باشه فکر دیگه میکنه شما به عمد جواب تلفنو ندادید 

یکیو نتونستید ،اونی یکیو جواب میدادید 

مورد دوم ،معمولا ،مادرا کمک دخترشونن ،حالا به درست یا غلط بودنش کار ندارم ولی معمولش اینه 

وقتی مادرتون هست چه انتظاری از مادرشوهر دارید 

باردارم و تویه ساختمون با مادرشوهرم... مادر عزیزمو تو بارداری از دست دادم... و تمااااام نگرانیم واسه روزهای بعد زایمانمه... میترسم با درد و بخیه  و یه موجود جدید و گریه ها و داستاناش احترام و ملاحضات مادرشوهرمم باید بکنم... اگر مامانم بود میگفت مرسی مادرم هست ولی الان از رو لطف میخواد بگه بیام پیشت... نمیخوااام 😭😭😭😭

ولش زنیکه نفهم رو حواست باشه افسردگی نگیری 

من خودم بعد زایمان با مادرشوهر سگم یه دعوای اینجوری کردم سر اینکه گفت دماغ بچه بزرگه مرده زندست شستم چون واقعا اون موقع حالم بد بود اون باید رعایت حال منو میکرد بعدم افسردگی گرفتم ولی شوهر من حسن دعوا فقط سکوت کرد که منم کلی حرف بارش کردم چرا طرف منو نگرفته شوهر تو که دیگه نوبره

خوب ادمی که نه ماه خبر نمی گیره الان چه انتظاری داشتی. فک می کردی می گه اره تو راس می گی من بدی کردم بهت؟دیگه هر کی دوس داشته باشه کمک می کنه. وقتی کمک نمی کنع یعنی مهم نیستی براش. پس گلگی نکن

به نظر من که کاملا حق با توائه مردا کلا بیشعورن بعد زایمان هم خر تر میشن من هیچوقت رفتارهای شوهرمو در رمانی که ژائو بودم و نیاز به حمایتش داشتمو فراموش نمیکنم و هنوز که هنوزه با یادآوریش حالم به هم میخوره

وای چقدر داستانت شبیه داستان منه 

بااین تفاوت ک من یه جای زیارتی رفتم ده روز نبودم بچه ام وشوهرم خونه بودن بچه ام مریض شد هیچکسی ازخانواده شوهر نیومدن 

حتی ی بنر ننوشتن 

بعد دوماه اومدن پیشم یه گله ساده کردم خون بپا کردن همه چیو ریختن وسط تازه من بدهکار شدم 

شوهرم فقط سکوت کرد

عزیزم بنده خدا تازه زایمان کرده طبیعی سرگرم بچه و درد جسمی باشه اونا باید درک داشته باشن به هر حال استارتر شرایطش ویژست

اون به همین قصد اومده بود عزیزم نباید اتو میدادی دستش

حالا ولش کن میگذره طوری میگذره خودتم نفهمی

فقط دورش کن از خودت، بزار همینا فقط تو ذهنت بمونه، تو سر من هوارشد بعد زایمان، شیرم خشک شد از حضور نامهربون و سنگینش... 

همینا سر من‌بدتر در اومد‌.....بعدشم‌‌فوت‌شد ...نوشتن‌‌ این متن قلبم‌به تپش‌آورد الان‌...ولی اینا گفتم‌که اصلا نگران‌نباش و زندگیت کن و‌بسپار به خدا‌.....

عزیزم مگه چیکار داشتی مامانت کارها خونه میکرد خودت هم بچه نگه میداشتی 

الهی خدا بهت صبر بده گلم تسلیت میگم. خیلی سخته دست تنها مخصوصا ماه اول اگه بچه اولت هست. اگه میدونی آدم خوبی هست بزار بیاد کمکت کنه حتی شده همون ده روز اول. انشالله که اونم ملاحظه ات رو‌کنه به خیر و خوشی بگذره. 

مادرشوهر ملائکه هم باشه هیچوقت از ته دل عروسشو دوست نداره  انتظار خوش قلبی نداشته باش بعد زایمان چشای آدم باز میشه و میبینه تنها پدر و مادر خودش حامی ان

شوهر که هیچی و مادرش که اصلاااااا هیچی