وای نگو من همیشه سر نماز قبل خواب موقع بغل کردنش دیدنش میگم خدایا یامنو قبل همسرم ببر یا هردومونو باهم دراین حدبگم همسرم هزار دورازجونش خواب دیده بوده دارتصادف میکنه باخودش گفته خدایا نازی دیوونه میشه نکن اینکارو بامن
وای وای نگو بخدا اینو گفتید ته دلم خالی شد انواری سوار ترن هوایی شدم ویهوسقوط کردم خیلی بده نکنید اینکارو ازهمسرتون دوری نکنید بخاطر بچه بذارید یادبگیره که جایگاه شماکجاست دوروزی قهرکنه سومین روز یادمیگیره مادر اولویته
سلام همشهری 😉 منم مثل خودتم . خیلی وابسته ی شوهرمم اونم همینطوره چون من غیر از شوهرم کسی رو ندارم .اونم جز پدر مادرش کسی رو نداره . خیلی میچسبیم بهم دیگه😆 تو روزای سخت کنار هم بودیم . منم گاهی میگم بچه بیاد فاصله میفته اما ما کلا قصد بچه اوردنم نداریم
عزیزم بنظرم کارت درست نیست
منم دخترم حسادت میکنه ولی خودمو از شوهرم نمیگیرم حتی براش توضیح میدم مامان و بابا همدیگه رو دوست دارن همدیگه رو بغل میکنن و....
بذار بچه عشق ورزیدن رو یاد بگیره
چه اشکال داره باباش که کلید میندازه تو در بذار اول دخترت باباش و ببوسه بعد شما برو شوهرت و ببوس ولی بذار عشق و محبت و یاد بگیره
این رنگ باختن نیس دوست عزیز حل شدنه.همسر منم زبانزد هست توی فامیل و آشنا ولی دلیل نمیشه من خودمو استقلالمو تباه کنم.خودم رو توی یه وجود دیگه حل کنم ک خودم رو گم کنم چون طرفم رو دوس دارم .
من طرفم رو دوست دارم ولی به خلوت و تنهایی نیاز دارم.
الان شما به این وابستگی حس خوبی داری من به یکم خلوت و دور شدن.شما عشق رو در نزدیکی میبینی برای من ۱۰ سال انقدر نزدیکی بوده ک مثل جسمی ک زیاد به دریچه ی دید نزدیک باشه تار شده و کم کیفیت.
من فی الحال فاصله و کیفیت رو به کمیت و چسبیدن ترجیه میدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
