این حس رو الان من به پارتنرم دارم واقعا دیگه نمیکشم هم بی اعتمادم هم دوسش دارم تحمل اینکه یه روز صداشو نشنوم ندارم سختمه ار اون طرف همین که صداشو شنیدم فهمیدم حالش خوبه دیگه دوس تدادم حرفای مسخرشو بشنوم دوس دارم قطع کنم
خودمم دیگه حال خودمو نمیفهمم امروز از دهنم در رفت راجع به یه پسره حرف زدم بدش اومد کلی چرت و پرت گفت و... بعد واسه اینکه حال منو بگیره گفت من اصلا بهت فک نمیکنم بعدش من ناراحت شدم گفت بابا تو اشتباه شنیدی من اصلا به این حرفا فک نمیکنم در صورتی که قبلش منو شست واقعا قبول دارم خودم اشتباه کردم خواستم ببینم چقد روم غیرت داره و واسش مهمم راه درستی نرفتم
در صورتی که حتی نمیزازه لنز بذارم امروز میگه نمیخوام تو چش باشی خوش نمیاد
از کاتم دیگه خسته شدم هر بار کات کردم تحمل نداره میره برمیگرده دیگه واقعا نمیدونم با این سردرگمی چیکار کنم