سلام
بچه ها من همسرم دانشگاه تدریس میکنن
برای فاطمیه هیئت دانشگاه رفتیم چند شب.
یه شب یه گروه از دانشجوهای همسرم اونجا بودن ک مارو جلوی در دیدن، بعد داخل هم رفتیم کلی بچه کوچیمه مو گرفتن و نگه داشتن و... کمک کردن یعنی، خلاصه. اکیپشون محجبه بودن و خیلی خونگرم .
دو نفر باهاشون بودن همه ش نگاه میکردن به ما. من و بچه هام. منم دو شب رفتم دیگ نرفتم. فقط لبخند میزدم.
حس بدی بهم میداد...
امشب جشن دارن . سالن دانشگاه. همه ی اساتید هم دعوتن.
خانوم همکارشون زنگ زد ک میاید. منم گفتم آره احتمالا.
امشب چون جشنه و تعطیلی هم نیست مطمئنم بچه های بیشتری میان. حالا شایدم نباشن یا مارو باهم نبینن. سالنشونم خییییلی بزرگه.
من چحوری باید رفتار کنم اگ باز نگاه میکردن چیزی میگفتن بین خودشون...؟