2777
2789

یکی از دخترای کلاسمون اولین روز که اومد گفت دوست پسر دارم و فلان دوست پسرشم اومد دنبالش روز اول یکی دو هفته که گذشت و کم کم بچه های دیگه اومدن یه پسری هم بهمون اضافه شد که خیلی ظاهرا خوب بود این دختره رفت سمت این پسره و باهاش رفت تو رابطه بعد از یه مدت رفت به دوست پسرش که یکسالم باهاش بود گفت من دیگه نمیخوامت پسره هم نابود شد کلا 

ولی همچنان پیگیرشه با اینکه دانشگاش اینجا نیست ولی هرروز بعنوان مهمان میاد اینجا

خیلی برام عجیبه چطور میشه پسرا اینقدر وابسته میشن؟

دقیقا چی باعث اینجور وابستگی میشه که پسرا هیچ جوره ازش دل نمیکنه؟ 

اینم بگم پسره بشدت پولداره قیافشم خوبه و خوشتیپه یعنی سمت هرکس دیگه ای هم که بره دست رد نمیزنن به سینش ولی اصلا دخترباز نیست و اصلا سمت بقیه دخترا نمیره 

دختره هم بشدت معمولیه چه از نظر قیافه و مالی و ...

این همکلاسیمونم که جدیدا باهاشه فقط از نظر ظاهر یکم سرتر از قبلیه در باقی موارو همه جوره پایینتره 

و یچیز دیگه اینکه دختره مجبور شد کات کنه چون پسره از طریق یکی از رفیقاش خیانت اینو فهمیده بود

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

والا نمی‌دونم 

کلا هر چیزی که به نظر خودشون دست نیافتنی باشه رو بیشتر می‌خوان 

حتی آگه یه دختر خیانتکار باشه 

یکی تو فکر عشقه یکی تو فکر یاره ، یکی همیشه مست و یکی منم که تو نی نی سایت علاف و بیکاره

پسرا مگه آدم نیستند ؟ 😂

عشق اولش بوده احتمال زیاد که انقد نسبت بهش وابسته تر بود 

چون تو عشق های بعدی اگر همچین شرایطی پیش بیاد 

تجربه قبلی قوی ترت کرده وقتی طرف نخوادت زود تر با خودت کنار میای که لااقل نری دوباره ببینیش

کاربر آقا😊 من همون کرمی  هستم که بعد از گذروندن سختی ها ( مثل دانه از دل سیاهی خاک) از پیله تنگ و تاریک تبدیل به  پروانه ی آزاد شدم 🦋😍 سختی ها و بغض های هر آدمی ، دارایی و اعتبار اون آدمه ....Kindman

خب دیگه خودت میگی پسرا دخترایه خیانتکارو میخوان چون یه مرد اینو نمی‌خواد

اتفاقا پسره بهش پیشنهاد ازدواجم داده بود و میخواست ببرتش خارج از کشور اونجا زندگی کنن

هنوزم پیگیرشه

من یک دوست داشتم دانشگاه متاهل بود یک پسره عاشقش شده بود شوهر این میومد ماشینش روپارک میکرد این پسره هم ماشینش روکنارشوهراین پارک میکرد این هرچی می‌گفت من متاهلم این هم پاشو کرده بود توی یک کفش بیاجداشو زن من شو

ازخدا میخوام به تمام ارزوهاتون برسین
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز