۶ سال رنگ خوش ندیدم تویه زندگیم بعد از رفتن پدر و مادرم پیش خونه برادرم زندگی کردم با هزار تا بدبختی و سکوت در برابر زن داداش. اومدم پیش یکی از خواهرام که شوهرش خیلی مهربونه اما خواهرم خیلی دلم رو شکسته خیلی امشب خیلی گریه کردم چون بهم گفت نمون پیشم من ادم سنگ دلی هستم
فردا شب خواستگاریمه ازتون خواش میکنم دعام کنید زودتر ازدواج کنم😭😭😭😭
چند سالته؟ دانشگاه رفتی؟ چرا دنبال شغل نگشتی که مستقل شی؟ ارثیه نداشتی؟ ازدواج واقعا راه حل نیست. باید خواهر برادرات حداقل زمانی که بتونی یه خونه خودت اجاره کنی می‌ذاشتن تو خونه پدری باشی
الان تصمیم گیری زندگیت با خودته. تو یه دختر بالغ بالای ۱۸ سالی، ارثیه‌تو بگیر و مستقل شو، به اجازه کسی احتیاجی نداری. اگه برای فرار از این مشکلات ازدواج کنی و یه وقت تو زندگیت به مشکل بخوری هیچکی برای تو دل نمی‌سوزونه هیچکی نمیاد بگه تقصیر من بود، فقط خودتی
