دلم داره میترکه نمیتونم حرف و طعنه آدما رو تحمل کنم. نامزد عقدیم ولم کرده رفته همکارا هی طعنه میزنن دارن کیف‌میکنن ک زندگیم اینجوری شد. چرا خدا بختمو اینجوری نوشت چرا عاقل نبودم و نتونستم خوب انتخاب کنم. پسره اصلا اخلاق نداره. از همون روز اول عقد گریه کرد گفت زندگیم تاریک شده منه خنگ نفهمیدم منظورش چیه. من فقط محبت و آرامش و توجه میخواستم همشو دریغ کرد و منو مقصر جلوه داد
چرا باید کسی بابت این مسئله تیکه بندازه؟؟
دیدم تو این تاپیک گفتی
شرایط جدا شدن داری ؟
رابطه که نداشتی خداروشکر؟؟؟
فک کنم نداشته باشی میتونی اسمشو حذف کنی از شناسنامه
اگه اینطور میگی بوده خداروشکر کن....
خودتو وارد بدبختی نکن...
اگه عقدتون اینجورع وای به حال بعد از بچه
بختمون دست خودمونه تا خدا ..هر تصمیمی که میگیریم تو زندگی بازم خودمونیم نه خدا ..عادت داریم هرچی میشه بگیم خدا ..منم به اجبار مادرم ازدواج کردم ولی مقصر خودم بودم باید تا آخر مقاومت میکردم و میگفتم نه ..حرف بقیه رو پشت سرت رها کن ..با عقلت از این به بعد تصمیمات وبگیر
همکارای من بدجسن. تازه خودشون منو معرفی کردن به این پسر الان میگن پسره مشکلی نداره تو مقصری . ولی نمیتونم بهشون بگم پسره علاقه ای بهم نداره حتی تو خلوت یه نوازش هم نمیکنه. به هر کاری که میکنم ایراد میگیره میگه باید بهترینننن باشی خودشم حساسه رو همه چیز . اصلا کنارش حس خوبی ندارم
وای به جهنم
چرا همکارات فهمیدن حالا
گور پدر همشون یکی هم حرف زد چنان جوابشو بده ک دیگه حرف مفت نزنه انگار چ عن*ی بوده
پیش مشاور رفتید
برو اگه گفت طلاق حتما طلاق بگیر
محل کارتو نمیتونی عوض کنی
برای آرامش خودت میگم
مگه چاقو زیر گلوش گذاشته بودی که باهات ازدواج کنه،
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
