عاقا هیچوقت واسطه ازدواج نشید به ما که خدا رحم کرد

اره به نظر من زیاده اول دقیق نمیدونستیم سنشو تو جلسه ی اول گفت 72ام منم موندم فکر  میکردم 75باشه

مخصوصا دختره اگه عاقل بود باز یه چیزی تفاوت حس نمیشد ولی تمام حرکات و دغدغه هاش مثل نوجوون هاست 

پسره هم تو نگاه اول عاشقش شده بود و پیگیر بود اینم نه شمارشو میداد نه قرار میذاشت میگفتی جواب بده منتظره میگفت باید باهم اشنا شیم بعد جوابمو بگم میگفتم چه جوری دقیقا اشنا شین؟! 

نه همزمان کسی دیگه ای نبود خواستگار قبلی هارو هم با بهونه های الکی رد میکرد یکی بود خیلی پولدار و سرشناس تو دوران اوج  کرونا رفته بودن با پسره و خواهرش تو پارک حرف بزنن مامان پسره گفته بود به خاطر کرونا بیرون نرید از خونه شربت و شیرینی داده بود به خواهره بیاره همینو بهونه کرده بود میگفت اینا خسیسن چرا نبرد کافه هرچی میگفتیم به خاطر کرونا بوده باز حرف خودشو میزد  به پسره نگفتن چرا جواب رد دادن اونم پیگیر وضعیت مالی اینارو هم میدونست فکر میکرد به خاطر اینه بهشون گفت یه قاشق هم لازم نیست جهیزیه بدید همه رو خودم میخرم.

پارسال ازدواج کرد چه عروسی لاکچری و یه خونه 140متری رو پر وسایل لوکس کرد پسره چون پسردایی دوستمه میشناسمش. حالا خودش اینقدر خسیس و بی معرفته یه سری رفتم بیرون یه بافت واسه پسرم دیدم خواستم بخرم دیدم کارت نیاوردم گفتم کارتتو بده برم خونه میزنم برات نداد گفت برو خونتون بردار گفتم طبقه اخر بدون اسانسوریم زورم میاد بده دیگه تا برسم با همراه بانک میزنم برات بازم نداد 😐😐رفتم خونه کارتمو برداشتم اومدم بافت رو بخرم خریده بودنش بعد این جریانا که اینجوری کرد اینو واسه بقیه تعریف کردم گفت ما بودیم همونجا قیدشو میزدم واسه همیشه

هر خواستگار رو به بهونه های چرت رد میکنه 

اخه پسره پیگیر بود واقعا و میترسیدیم چیزی بگیم ادم بده شیم چون تجربشو دارم و همین تاپیک هم تعریف کردم اخرش گفتن تو حسودی و دوبه هم زنی حتی مامان خودم