2777
2789

من اثاث کشی می خوام بکنم و تو شهر غریب هستم و هیچکس رو ندارم کمک دستم باشه نه مادر ن خواهر ن دوست ن دختر هیچکس

خونه با صاحب خونه مشترکه راهش

و از یکم اسفند تاریخ شروع سکونتم هست و الان یه هفتست کلید رو گرفتیم تا تمیز کنم

و من هنوز نرسیدم خونه جدید رو تمیز کنم تو این مرحله گیر کردم یکی دو هفتست فقط سه تا کابینت رسیدم تمیز کنم و وقتی ندارم دلم گرفته واقعا چکار کنم با این حجم کار جون تو بدنم نیست تو سرما رو موتور میرم خونه تمیز کنم بخاریم نذاشتم هنوز نرسیده 

دلم به حالم میسوزه این فقط ذهنه منه جلوعه و کارم عقب...

دست تنهام با برادرم زندگی می کنم و تو تمیزکاری یکسری کارها مرد میخواد برای همینه که تا اللن کارم پیش نرفته چون همش داداشم سرکاره و کسی نیست پیشم باشه...

تو این یک هفته که کلید رو گرفتیم دو سه بار صاحب خونه زنگ زد مثل امشب که زنگ زده چرا چراغ ها روشنه.

نمی دونم منظورش چیه اما خب وقتی کلید داده دیگه خونه دست مانه کنترل کردن نداره

از طرفی هم میگم بذار خوب فکر کنم و شاید چون هنوز اثاث نبردیم و شناخت کافی از ما نداره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چی بگم

بپرس ببین چرا برای چراغ تذکر داده اگر از سر دلسوزی بوده بگو ممنونم خودم درجریان هستم خودم انجام دادم اگر لحنش حکطلب کارانه یا فضولی بود بگو ما داریم بابت خونه شما کرایه میدیم دلیلی نداره دخالت کنین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792