از اولش عاشقانه ازدواج نکردم چون پسر خوبی بود ازدواج کردم بعد یه مدت واقعا دوسش داشتم عاشقش شدم الان دو سه ساله ازش خسته ام
چند وقته کلا دلم میخواد برم با یه مرد دیگه باشم (کس خاصی نیست، در واقع تو ذهنم مرد دیگه ای دلم میخواد) چهار پتج ماهه واقعا ازش سرد شدم. مرد زحمت کشیه فداکاره بچمو دوست داره ایراد خاصی نداره یکم از ظاهر و تیپش بدم میادکه این یکی دو ساله افتاده
بهش میگم برو باشگاه نمیره ب خودت برس نمیرسه
تورو خدا چه زن چه مرد وقتی ازدواج میکنید هیچوقت از همسرتون عقب نمونید اگه یکیتون جلو بیوفته اونیکی که عقبه جذابیتش رو از دست میده
من خودم باشگاه میرم ب خودم میرسم نترس هستم اهل ریسکم پر انرژی ام ولی شوهرم آدم محتاط محافظه کاره یه تصمیم میخواد بگیره دیوونم میکنه