شوهرم مدهبیه یه وقتایی خیلی از دستش اذیت میشم
بیشتر بخاطر تفکرات خانوادش و دیدگاه بدشون به همه چی و زندگیم همش دنبال ایراد گرفتنن و اسم خدا رو روش میزارن
تو این چندسال افسرده شدم از دستشون و چه پوششم چه باقی زندگیم محدودیت هست و خود واقعیم نیستم
ایا شما که شوهر امروزی و خانواده شوهر اپن مایند دارید از دستشون راحتید ؟اذیتتون نمیکنن ؟در کل چون اونجوری که خودتون دوست دارید هستید دیگه روانتون اسوده و ارومه؟
لطفا کسی توهین نکنه من دوستتون هستم همه دوست همیم تا تاپیک نترکه
فقط میتونم بگم همیشه یه چیزی هست که روانتو بهم بریزه
اینا اپن مایندن
و بویی از انسانیت نبردن
ربطی به مذهب نداره
ذات مهمه
عزیزم فقط مذهبیا حساس نیستن
شوهره من نه روزه میگیره ن اهل نمازه
ولی هفت ساله بخاطر پوشش روانی شدم از دستش
همیشه سر لباس پوشیدن دعوا داریم
عزیزم من رنگ بیرون رفتنو تنهایی ندیدم تاحالا
و جواب اونایی که میگن با مثل خودت باید ازدواج میکردی؟ما مثل هم بودیم یهو خانواده شوهرم راه تقوا در پیش گرفتن و حساسیتشون زیاد شد و منم به طبع جامعه دلم میخواد امروزی تر بشم همه چی تغیبر کرده الان همه تغییر کردیم
اما اونا نمیپذیرن این تغییر رو
درسا پوشم دست خودم اما ماهم اینجوری که دلمون میخواد زندگی نمی کنیم
خب چرا وقتی با عقایدت فرق داشت باهاش ازدواج کردی؟ بدون اوضاع بد تر هم قراره بشه
عزیزم چرا فکر میکنی توی خانواده های آزاد واپن ماید گرفتاری نیست اتفاقا فامیل مانصف نصف هست خانواده پدری مذهبی و خانواده مادر آزاد،،ولی خوشبختی توی خانواده پدری بیشتر هست وهرچه مشکل و خیانت و دلسردی و من از توسرترم هست مال خانواده مادری هست پس لطفاً خودتون رو گول نزنید و زندگیتون روتلخ نکنید
چه جالب .پس بیشتر حساسه و تعصب داره
شوهر منم گاهی تعصبی میشه با اینکه من زن خیلی پاکیم حتی با نامحرم حرف نمیزنم و دوست پسر هیچ وقت نداشتم
من دوست دارم بنا بر اعتماد باشه
یکم مانتوم تنگ باشه تندی میگه عوض کن .حالا فکر میکنه میخوان دلبری کنم
یکبار گفتمش خودت باهام بیا خرید دست رو هرچس میزاشت بلند و مثل مانت معلما خاکستری سیاه بودن
من هیکلم ضریفه قدم کوتاه اصلن بهم اینجوری نمیاد
چند وقته ازدواج کردین؟ببین اگه اذیتی جدا شو
وگرنه همه چی بدتر میشه و فک نکن درست میشه
همین چند روز پیش رفتیم بازار
میره مانتو هایی هست برای پنجاه ساله های درشت مثلا سایز پنجاه هستن اونارو انتخاب میکنه برای من😕
اسمشم گذاشتن ناموس پرستی
منکه بچه دارم اب از سرم گذشت اگه تو نداری فکر خودت باش
نداشتیم .
خانواده شوهرم یهو تغیبر کردن از ا نجایی که مادرشوهرم رفت حوزه و کلاسهای دینی و حکومت جدیدشو اغاز کرد
وگرنه تو عید خودم انقدر ماشالله رقصید .الان ولی هرکی میرقصه با چشم بد نگاهش میکنه و این دیکتاوریشو رو زندگی اطرافیانم پیاده میکنه
