یک ساله مادر بزرگم فوت شده
من ۸ ماهه باردارم ولی میاد خوابم
دیشب خواب دیدم میگه طبقه بالای قبرم برای تو آماده کردم میخواست بغلم کنه ازخواب پریدم
تندتند میاد خوابم
من کم خونی شدید دارم
بخاطر مشکلات مالی و گرونی حالم افتضاحه ناامیدم احساس میکنم افسردگی گرفتم همش گریه میکنم
از اینورم هی خواب مادر بزرگ
من از مردن میترسم
بچه هام چی میشن توی این اوضاع
الان همه میدونن دست شوهرم تنگه یعنی بی عرضه ست حقوقش خیلی کمه ازطرفی اوضاع جسمی مو میدونن ولی یه نفر ب دادم نمیرسه خانواده شوهر ک تشنه ب خونم هستن خانواده خودم درگیر مشکلات خودشون
اگ من نباشم سر بچه هام چی میاد .مطمئنم هیچکسی یه روزم نگهشون نمیداره
حس بدی دارم
خدایا خودت کمکم کن .چیکارکنم این فکرا از سرم بره