اینکه توفامیل وخانواده مثلا پدری یا مادری
بین شما وباقی پسر عموها یا /خاله ها و...فرق بزارن
چ رفتاری نشون میدین
مادر بزرگم احساس میکنم مارو دوست نداره اصلا رفت وآمدی تو خدنه ی ما ندارن ولی اکثرا خونه همدیگه جمع میشن ومادربزرگم بقیه نوه هاشو بیشتر تحویل میگیره تا ما
۱۰ساله نرفتم خونه مادربزرگم
منم سعی میکنم وقتی با همه گرم میگیرم به اون که میرسه یهو سرد و جدی ولی باادب بسم...کلا ضایع م من فوری همه میفهمم ناراحتم عصبیم
والا راستشو بخوای از هر دو طرف به اندازه پشه برا ما ارزش قائل نیستن.. ولی برا بقیه نوه ها میمیرن.. ما ک دیگ عادت کردیم و برامون ذره ای اهمیت نداره
اگر دوستشون داشته باشم دعوتشون میکنم خونه و جلب محبت میکنم. اگر نه خب چه بهتر که دوری کنن
منم فقط درحد سلام واحوال پرسی
بخدا ازبچگی متوجه رفتاراش بودم
ازبچگی تو مهمونیا تبعیضا رو دیدم واحساس کردم دوست داشتنی نیستم
بزرگ شدم برام دیگه مهم نبود ولی جدیدا ناراحت میشم خیلی
میخوام فاصله بگیرم ولی آدم قهر وسردبرخورد کردنم نیستم
بهتررررررر امیدوارم هیچ زمان برات قابل اهمیت نشه چون اذیت میشی
حالا باورت میشه اون نوه هاشم که تحویل میگیره زیاد خیلی اهمیتی بش نمیدن بچه های کوچیک ومنظورمه
به زور بغلشون میکنه خودشون مشتاقانه نمیرن پیشش
