2777
2789

هم یادم میاد که فردا باید برگردم خوابگاه قلبم وایمیسته 

دلم میخواد شهر خودمون باشم دلم میخواد خونه خودمون باشم 

خوابگاه جوش یه جوریه 

زندگی تو خوابگاه سخته 

اصلا نمیتونم با هم اتاقیام اوکی بشم 

هر وقت به این فکر میکنم که چطوری قراره ۴ سال رو بگذرونم دلم میخواد بمیرم 


اونا همه با هم شام میخورن من توی سالن میشینم و شام میخورم به نظرتون خیلی ضایع‌س ؟ 


یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شاید مشکل اینه که تو اصلا خودت رو وارد موقعیت نمی کنی که بخواهی ببینی از پسش برمیای یا نه

من یه هفته خوابگاه بودم این هفته که تعطیل بودیم برگشتم خونه 

ولی اون یه هفته برام مثل عذاب بود 

کلا شهرش حس منفی داره دلم میگیره اونجا 

کم کم جور میشید توام زیاد بسته نباش

اونا از روز اول یه طوری بودن که انگار چند ساله همو میشناسن 

ولی من کلا با اونا فرق دارم 

مثلا اونا هر شب میرن کافه و پول زیاد خرج میکنن 

ولی من پولامو خرج نمیکنم برای همین نمیتونم باهاشون صمیمی باشم 

نه الان دیگه دیرهو این که اگه بخوام کنکور بدم باید یازدهم رو دوباره امتحان بدم

عزیزم اگر شرایطت قابل تغییر نیست ، دیگه باید بپذیری و ادامه بدی 

زندگی تو خوابگاه واقعا سخته ولی یواش یواش باهاشون آشنا میشی . اگه بچه های خوبی هستن زیاد ازشون کناره گیری نکن . حداقل با یکی شون صمیمی تر شو 

بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز