.
#امام_زمان
بساط عشق ما پهن و بساط عیش ما جور است
که هر کس یک قدم برداشت یک فرسنگ ماجور است
تماشا کن جلالش را تماشا کن جمالش را
و گندمگون رخی دارد که مشکین کرده خالش را
خدا از یمن او آباد کرده ماه و سالش را
خدا از ما نگیرد شهد شیرین خیالش را
در این بحبوحه ی بی انتهای بی سرانجامی
در این دنیای وانفسا در این دنیای ناکامی
در این آشفته بازار جفا این دار بدنامی
در این دنیا که برد از ما توانِ ما به آرامی
اگر مثل خزان زردم ، اگر از آسمان طردم
اگر با خویشتن بیگانه گشتم یا جفا کردم
نوشتم بر دل تاریک خود انِّی عَلَی العَهدی
سلامُ الله عَلَی المَهدی سلامُ الله عَلَی المَهدی
نوشتم مهدی و دیدم دلم چون ماه روشن شد
نوشتم نام او را بر کویر خشک ، گلشن شد
نوشتم مهدی و دیدم زمین و ماه میخندد
نوشتم مهدی و دیدم رسول الله میخندد
دلم شیدا سرم مجنون شدم مست و شدم واله
اباصالح اباصالح اباصالح اباصالح ...
تو میخندی و میخندد به ما دنیا اباصالح
صدای کوه و صحرا و دل دریا اباصالح
تو را دیدم شبی از دور در رویا اباصالح
زدم فریاد و گفتم دردمندم یا اباصالح
به وصل خود دوایی کن وجود خسته ی ما را
به روی خویش روشن کن دو چشم بسته ی ما را
#محمدجواد_توحیدی ( سکوت )✍
.