2777
2789

وقتی یکی خیلی عصبانیم میکنه و میخواد دع.وا راه بندازه (اون یه شخص که ثابت هست و از خودمونه )اگه برم د.عوا کنم باهاش از آینده اون اتفاق نگرانم یا نمیدونم یه چیزی جلومو میگیره ننبگم ادعایی یا چیزی دارم نه ولی در حدی ازش متنفرم تو دلم که اگه واقعا برم رو در رو دست خالی نمیرم و اره دیگه




 اون چیزی که باید تو د.عوا تخلیه کنم. اینطوری نمیشه و میمونم و خیلی ناراحت و عصبا .نی میشم و به دیوار محکم م‌‌شت میزنم دستم تا یه هفته درد داره یا کنترل تلویزیون میشکو.نم ...اینا به همون دلیلی که نرفتم اون دردی که تو وجودم و ناراحتی که از طرف دارم سرش بیارم و چون میمونم نمیرم این طوری میشم و به خودم یا وسیله ای آسیب میزنم ...



میدونم اگه از اون سد که جلوم هست رد بشم که امید وارم نشم واس هر جفتمون بده😑



نظر شما چیه راه حل چیه چکار کنم الان که اصلا هیچ همه چی اوکی اما کلا هم قبلا واسم اتقاق افتاده هم میدونم در آینده اتفاق خواهد افتاد اگر زندگی ادامه داشته باشه..و عمری باقی مونده


مرسی که کامل خوندی🙏

منم خیلی وقتها وقتی عصبانی میشم سکوت میکنم یا در حد چند تا حرف سر و ته ش کوتاه میکنم که نکنه دعوا ادامه دار بشه حتی اگه باز از دستش عصبانی باسم جوری رفتار میکنم انگار ناراحت نیستم ولی خب یکم سرسنگین میشم باهاش..... ولی سر یه قضیه بود دو روز کاما بل خودم حرفام رو تکرار کردم که مثلا از راه روانشناسی جلو برم . بعد حرفا رو که منطقی براش زدم شروع کرد به مسخره گردن. منم طاقت نیاوردم پریدم بهش و اونقد زدمش و نشکون گرفتمش که نگو. اصلا تو عمرم اینجور نشده بودم. ولی الان اصلا پشیمون نیستم واقعا لازم داشتم خودم تخلیه کنم ک بهش بفهمونم که من خطرناک هستم. البته اونم بعدش گفت چون باردار بودی نزدمت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز