یه روز آروم واسم نذاشتن...از بچگی بخاطر اینا اضطراب اجتماعی و تحصیلی گرفتم
هیچوقت نتونستم جلوشون خودم باشم ... هیچوقت حتی یه بار بغلشون نکردم
تنها عقیدشون اینه که بچه باید درس بخونه حتی اگه تو این راه خون بالا بیاره
امروز کلا ۲ دقیقه چشمامو گذاشتم روهم مامانم اومد کتک کاری و فحش که چرا خوابیدی باید درس میخوندی مایه آبروریزی ای و فلان...هرچقدرم بگم بخدا ۲ دقیقه بود
بابامم از اون بدتر اومده درو از جا کنده میگه دیگه نمیتونی در اتاقتو ببندی بیچارت میکنم و فلان
مامانم یکمی کمالگراست اما بابام پارانویاست.کلا بیماری روانی و عصبی جدی داره حتی قبلاً ام‌اس داشت
لطفا بگید چیکار کنم ؟عاقشون کنم الان تاثیری روشن نداره.میتونم از بهزیستی کمک بگیرم؟بابام از بچگی کتکم میزد حتی یه فیلمم از دستم دارم واسه چندماه پیش
لطفا نگید دروغه یا بخاطر پربازدید شدنه چون من دوست ندارم پربازدید شم ...از طرفی با خونِ‌دل نشستم دارم اینارو تایپ میکنم پس ازتون جدی کمک می‌خوام💔
