من فکر میکنم کسی الکی پدر کشتگی نداره که حتما اذیتشون کردن که با مادر شوهرشون این احساسو دارن الان من خودم بهترین غذا رو درست میکنم بخدا پر زحمت ترین تازه شاغلم هفت شب میرسم خونه بعد الان دوساله مادر شوهرم غذای تو فریزر مونده با ما میده خب این یه نوع مرضه چی میشه فکر کنی منن مثل دامادتم یه ِذای ساده درست کنی حالا سالم و سر حاله ۴۹ سالشه نیاین بگین حتما مریضه
وقتی اینجوری برخورد میکنه برای شام و ناهار خونشون نرو فقط برو سر بزن
تازه رفته همه جا نشسته میگه اینا فقط برای شام میان خونه ما اخه تا الان بعد شام نیومدن حالا من دوهفته یکبار بقران شام میریم اونم یک سالت اونم غذای نونده میگه یعنی من زحمتم زیاده از وقتز اینو گبفته من بدم میاد بعد شام برم حرصم میگیره الان دوساله کلا ما پانزده بار رفتیم اونجا اینم اینطوری میگه اخه این مادره پس بعضیا حق دارن با مادر شوهرشون اونطوری میگن حرصشون میده خب میگه این عروس من چرا شاغله من باید تو هفته پنج شب شام برم خونش اینطوری کم میرم
وقتی اینجوری برخورد میکنه برای شام و ناهار خونشون نرو فقط برو سر بزن
میدونی مطمین باش کسی برای خودش دنبال دشمن و دردسر نیست بجای اینکه بزرگترن مراعات کنن اینطوری رد میکنن الکی ادم ادبیاتش بد نمیشه عزیزم از دل کسی خبر نداری چی کشیده وگرنه مگه ادم مرض داره دردسر و ناراحتی درست کنه
من الان شوهرم سر یه مسله یکماه ونیمه نرفتیم بعد زنگ زدم حالشو بپرسم میگه بیان سر بزنید میگه باشه چشم بعد سریع میگه حالا یکماه دیگه دو ماه دیگه هر وقت تونستید تشریف بیارید فکر کن از خداشه نریم حالا فقط منو ببینه انگار ما شبانه روز باهمیم اینقدر دو چهره است
من مادروهرم بيشتر از٤ماهه اصلا دعوتم نكرده بعد جالبه همش ميگه ندارم ندارم بعد دوتا جاريام هفته هفت ر ...
من الان شوهرم سر یه مسله یکماه ونیمه نرفتیم بعد زنگ زدم حالشو بپرسم میگه بیان سر بزنید میگه باشه چشم بعد سریع میگه حالا یکماه دیگه دو ماه دیگه هر وقت تونستید تشریف بیارید فکر کن از خداشه نریم حالا فقط منو ببینه انگار ما شبانه روز باهمیم اینقدر دو چهره است