سلام. بچه ها خیلی نگرانم مغزم از کار افتاده ازدواج خوبه یا بد؟ خواهشا راستش بگید الان من مثل ده ساله ها موندم که چکار کنم؟؟؟؟ چهل سالگی رسید ولی هیچچچچچچ نمیتونم راجع به ازدواج کاری کنم.... فقط دور خودم سرگردانم!!! بچه ها من حتی به صورتم هم دست نزدم و کل جوانیم رفت از یه ور میگم بیخیال شم ولی نمیشه تو رو خدا راهنمایی کنید چطور میشه آخرم میتونم با همسنم و مثل موقعیت خودم ازدواج کنم یا بایست با سن بالا .. دوس ندارم اصلا سن بالا تهوع میگیرم حتی قیافم از همسن هام خیللللی خیلللی ظریفتر هست ولی خب سنم !!!
تازه گلِ جوونی تون هستعالیهازدواج توی این سنم عالیهحالا اینا که کودک همسر هستن چه خیری دیدن که چهل س ...
اسمان من هیچ وقت دنبال خرید و فانتزی بازی نبودم و الان هم همینطور ولی مغزم از کار افتاده دیگه نمیتونم سر کار برم دوس دارم همیشه تعطیل باشم این شوهر مسخره هم شده ورد زبان ها اگه نکنی با حقارت نگاهت میکنن من شغلم هم فنی هست نیاز به تمرکز داره ولی یه طوری شدم دکمه power لب تابم نمیتونم روشن کنم الان دقیقا یکماه فکر فکر فکر ..... دورم هم نگاه میکنم با اینکه از دیدگاه دیگران شغلم عالیه ولی هر چی به درد نخور دورم گرفته هر روز هم تا شش عصر سرکار گاهی هم به عمد دیرتر میام خونه تا بیشتر فکر کنم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تو هرسنی که موقعیت ازدواج پیش اومد حتما ازدواج کن،،،در ضمن مثلا اگه مردی ۴۷ ساله بیاد با شما اختلاف سنی ۷ داره،،،و مناسب شماست ،،شما نباید انتظار مرد ۳۰ ساله داشته باشی
اینکه فامیل بعضی هاشون بچه همسن شما داشتند زنگ میزنن خونه عقده های کنکور و رقابت از سرت خالی کنن چون اون موقع دخترهاشون رد شدند خب یعنی نمیدونی من چند سالمه !!!! انتظار داشتن دانشگاه بهترین شوهر ها کنیم یا سرکار..... من گذاشتم سرکار ولی جز حسادت هیچ
اینکه فامیل بعضی هاشون بچه همسن شما داشتند زنگ میزنن خونه عقده های کنکور و رقابت از سرت خالی کنن چون ...
برا منم هیچ دانشگاه و سر کار و هر جایی که فکرشو بکنی....
فقط همیشه تو چشم بقیه بودم که دانشگاه رفته استخدام شده سر کار میره چه حسادتها باهام که نکردن اینم از آخر و عاقبتم تک و تنها موندم اونایی که نصف من سن دارن بدون هیچ کدوم از این دردسرهایی که من برا زندگیم کشیدم راحت رفتن سر خونه زندگیشون بچه هم دارن حالا من باید بشینم حسرت اونا رو بخورم🥺
برا منم هیچ دانشگاه و سر کار و هر جایی که فکرشو بکنی....فقط همیشه تو چشم بقیه بودم که دانشگاه رفته ا ...
متاسفانه !!! فقط توی چشم افتادیم من الان هم موقعیت کاریم بالا میره تموم همکارها حسادت حساااادت متاهل ها بخصوص .... گریه ام گرفته خیلی سختی کشیدم تا دکتری تا ارتقا کاری ولی.... شاید بختمون مثل زمستانه آخرش یه برف میاد کل ماه های نداشته را جبران کنه شاید هم هیچ وقت نیاد ولی من دیگه یواش یواش دارم همه چی را ول میکنم بهم ریختم خیلی
۳۸ سالگی با یه آقای ۴۳ ساله ازدواج کردم و خوشبختی دارم بدبختی هم دارم ازدواج خوبه ولی باید پیش بیاد سر کار میری پولتو جمع کن مسافرت برو تو سفر میتونی سوژه های خوب پیدا کنی منم تو تور ترکیه پیدا کردم